اصفهان نصف جهان
نویسنده:
هادی صداقت(صادق هدایت)
امتیاز دهید
اسکن شده
"در این کتاب، چهار نوشته از صادق هدایت به چاپ رسیده است. نخستین، "اصفهان نصف جهان" نام دارد که شرح سفر و مشاهدات صادق هدایت از اصفهان است. او در ایام تحصیل سفری چهار روزه به اصفهان میکند و گزارش این سفر را در قالب تکلیف درسی عرضه مینماید. سفرنامه با نقل خاطرهای از دوره تحصیل نویسنده آغاز میشود؛ سپس از ماجراهای بین راه سخن میرود. مشاهدات هدایت از خیابان چهارباغ، چهل ستون، میدان شاه، مسجد شاه، عالی قاپو، مسجد شیخ لطفالله، پل خواجو، مسجد جامع، مدرسه هارونیه، امامزاده اسماعیل، دارالبتی یا دارالبطیخ، محله جلفا و کلیسای آن، به طور کلی مردم و آداب معاشرت و مناظر دیگر شهر مطلب بعدی را تشکیل میدهند. دومین مطلب با عنوان "مرگ"، نوشته کوتاهی است درباره مرگ از نویسنده بلژیکی به نام "گان" که ظاهرا صادق هدایت ترجمه کرده است. دو نوشته دیگر، دو داستان کوتاه است به نامهای "سامپینگه" و "هوس باز"."
بیشتر
"در این کتاب، چهار نوشته از صادق هدایت به چاپ رسیده است. نخستین، "اصفهان نصف جهان" نام دارد که شرح سفر و مشاهدات صادق هدایت از اصفهان است. او در ایام تحصیل سفری چهار روزه به اصفهان میکند و گزارش این سفر را در قالب تکلیف درسی عرضه مینماید. سفرنامه با نقل خاطرهای از دوره تحصیل نویسنده آغاز میشود؛ سپس از ماجراهای بین راه سخن میرود. مشاهدات هدایت از خیابان چهارباغ، چهل ستون، میدان شاه، مسجد شاه، عالی قاپو، مسجد شیخ لطفالله، پل خواجو، مسجد جامع، مدرسه هارونیه، امامزاده اسماعیل، دارالبتی یا دارالبطیخ، محله جلفا و کلیسای آن، به طور کلی مردم و آداب معاشرت و مناظر دیگر شهر مطلب بعدی را تشکیل میدهند. دومین مطلب با عنوان "مرگ"، نوشته کوتاهی است درباره مرگ از نویسنده بلژیکی به نام "گان" که ظاهرا صادق هدایت ترجمه کرده است. دو نوشته دیگر، دو داستان کوتاه است به نامهای "سامپینگه" و "هوس باز"."
تگ:
استان اصفهان
آپلود شده توسط:
khar tu khar
1392/09/05
دیدگاههای کتاب الکترونیکی اصفهان نصف جهان
صادق_هدایت
یک زن کولی با لباس بلند سرخ روی پله سنگی عمارت روبرویمان نشسته بود. برایم فال گرفت و از همان حرف هایی که حفظ هستند تکرار کرد که یک دختر بلند بالای سیاه چشم برایم می میرد ، ولی زن قدکوتاه زاغ چشمی برایم جادو کرده ، دوایش هم به دست اوست باید مهر گیاه بخرم. اگر چه به سایرین یک تومان می فروشد ولی به من پنج ریال هم می دهد.
من خندیدم و آدرس آن دختر بلندبالا را خواستم، او هم دیگر باقی اش را نگفت!
زیر درخت دو شتر خوابیده بودند ، ساربان به صورت یکی از آن ها مشت زد و افسارش را کشید. حیوان نگاه پر از کینه ای به او انداخت و لوچه آویزانش را باز کرد، فریاد کشید.
مثل این بود که به او و نژادش نفرین فرستاد!
شهر اصفهان از دولت سر زاینده رود ایجاد شده و مادی ها یا شاخه هایی که از زاینده رود جدا کرده اند همه آبادی اصفهان را سیراب می کند.
به قول اهالی آب زاینده رود شورابه و زایش دارد. این رود از اول ورود به شهر تا آخر خروجش اطراف شاخه های آن از باغچه پوشیده شده و تا آنجاییکه زاینده رود هست آبادی وجود دارد.
به راستی که ابرانسان واقعی هم اینانند...:-)
مردمان کشور من که از کاه کوه می سازن و با تزویر به زور خودشون رو در دل دیگران جا میدن!
چه تفاوت دارد ....
.
.
.
نسبم شاید که
به زنی فاحشه در بلخ و بخارا برسد
.
.
.
من مسلمانم
قبله ام یک گل سرخ
استاد گرامی
برای من که اصفهانیم مهمه که چه توهینی بهم شده و چه کسی و چرا توهین کرده
ولی از آنجایی که سرور بنده هستید فرمایشتان را به دیده منت می پذیرم .
پایدار باشید
غم قفس به کنار . آنچه عقاب را پیر می کند ، پرواز زاغ های بی سر و پاست (!)
1.من که کامنت توهین آمیز را ندیدم ولی هر کسی لطف کنه توی پروفایلم بزاره ممنون می شم
2. همه آزادگان و آزادیخواهان کشور عزیزمون ، اعم از فارس و ترک و لر و اصفهانی و بلوچ و کرد و .....، غربی و شرقی شمالی و جنوبی و... توهین به مقدسات ، عقاید دیگر را محکوم و تقبیح میکنند. برای همه آزادگان، بین آزادی بیان و اندیشه، و حفظ احترام عقاید مختلف، تفاوتهای آشکاری است و باید به این مرز توجه شود. این درست و حق نیست که کسی به بهانه آزادی بیان و اندیشه، به عقاید گوناگون توهین کند؛ (!)(!)
این توهین ها و حرفهای ناشایست که زده شده به آبروی مردم اصفهان صدمه ای نخواهد رساند. مسلما.
بلکه رسوایی برای نگارنده آن است